یک سفر کوتاه
چند روز قبل از عید نیمه شعبان از طرف اداره بابایی یه سوئیت خوشگل لب دریا تو فریدون کنار شهر سرخ رود بهمون دادند.قرار شد تا با خاله نسترن جون و عمو جواد و امیرخان بریم. مسافرت کوتاه اما خیلی جالبی بود .به ما که خیلی خوش گذشت. تو که دخترکم حسابی لذت می بردی به حدی که می گفتی مامان همین خونموم خیلی خوبه دیگه نریم خونه قبلیمون فقط اسباب بازی های منو از اونجا بیارین. منم تو دلم کلی بهت خندیدم از اینکه دخملم فکر میکنه اونقدر وضع اقتصادی ما خوبه که دو تا خونه داریم و ییلاق و قشلاق می کنیم! از دریا و آب بازی که دیگه نگو حسابی کیف کردی. اما بر عکس شما امیر علی نمی دونم چرا بچه تا این حد از موج دریا می ترسید.اصلا اجازه نداد عمو جواد و خاله جون...
نویسنده :
مامان نسرین
18:01